دیوار نوشت های آلاء


عرفه... ناز و نیاز

 وَالضُّحَى

وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى 

مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى

 

سوگند به روز وقتی نور می‌گیرد

و به شب وقتی آرام می‌گیرد

که من نه تو را رها کرده‌ام

و نه با تو دشمنی کرده‌ام ! 📜

.

سوره ضحی ، آیه ۱ تا ۳

 

نامه ای عاشقانه از طرف خدا برای همه انسانها...

________________________________________________

وقتی به تنگنا میخوریم تو زندگیم فکر میکنیم خدا رهامون کرده و گاهی حس میکنیم خدا باهامون دشمنی داره😭

خودش قسم میخوره که اینطور نیست...

________________________________________________

. { وإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ... }

و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور 📜

.

سوره شرح آیه ۸

.

#عرفه

#آشتی_کنون_با_خدا

#و_خدایی_که_به_شدت_کافیست

20/مرداد/98

خیلی التماس دعا دارم در جریانید😊

اول اول برای ظهور امام زمان دعا کنیم

بعد دعا کنیم جز فرماندگان حضرت باشیم... 

 


بیچاره اسلام

دلم برای دینی میسوزه که افتاده دست ما!!!!!

مغزم داره منفجر میشه بخاطر بحث کردن با یه ادم پر مدعا

اسلام خیلی غریب افتاده واقعا

دلم میخواد فریاد بزنم بگم به داد اسلام برسیم! نرسیم

ولش کنیم!!!!

دین و هرطور عشقمون کشید تفسیر نکنیم😭

خدایا شرمنده که نشناختمت و نتونستم درست بشناسونمت

میشه خودت خودت و بهم بشناسونی

خودت میدونی چه راه هایی و رفتم برای پیدا کردنت

اما هربار دورتر شدم و راه برام ناهموار شد

میگن برای اینکه خدارو بشناسی باید خودت و بشناسی

چطور خودم و بشناسم!!!! یعنی چی این حرف

کتاب ضرورت خودشناسی و خریدم که بخونم امیدوارم کمک کنه.... 

دلتنگتم.... 

خدااااااااااا 


کار خوب کنیم، حرف خوب بزنیم

هو الحکیم

قدیمی ها درسته یه سری حرف های بی اساس و خرافات گونه میزدن، اون هم بخاطر عدم اگاهی بود

اما یه سری حرف ها هم دارن که از صفای باطن و فطرت پاک و حکمت و درک بالاشون از زندگیِ

چیزی که این روزها خیلی نایاب شده!!!

دوتا مامان بزرگ خیلی مهربون داریم تو محل بهش میگن بُیگ ننه:)  بُیوگ ننه درسته! اما تلفظش سخت میشه مخفف میکنیم

نمیدونم اسمشون اینه یا این لقب و اهالی بهشون دادن!

اول صبح که میدیمشون همیشه برام دعای خیر میکردن

و با دعای خیر بدرقم میکردن، نه تنها من و!!! باهمه اینطورن

الله ایشی راست گَتیرسی، خدا کارهات و راست و ریست کنه، همچین معنی ای باید بده(یه رگ ترکی تو وجودم هست،خیلی کم رنگِ زبان ترکی رو هم از بچگی بخاطر این ننه های مهربون متوجه میشدم چندسالیه همت کردم خودم تونستم صحبت کنم)

طلب خیر کردن برای همه تو احوالپرسی هاشون هست، و این خیلی عادت قشنگیه 

مازندرانی ها هم یه عادت خیلی قشنگ دارن اموات و فراموش نکردن، تو همه کارهاشون ثوابی به اموات میفرستن

بعد از صرف غذا همیشه یه فاتحه ای به اموات و گذشتگان نثار میشه، اوایل برام عجیب بود! ولی الان عادت خودم شده و خیلی مذمت میشم بخاطر این کار!!

بعد از صرف غذا سر سفره همه از هم تشکر میکنن

از خانم ها تشکر میشه، و من هم از اقایون تشکر میکنم بخاطر روزی حلالی که اوردن و تونستیم غذا درست کنیم 

و پدر اموات و یاد میکنن و میگن برسه به روح اموات و گذشتگان و بی وارث و بد وارث و علما و صلحا و این بین کلی شوخی میکنیم و میخندیم هرکی یه چی میگه 124هزار پیغمبر ، ادیسون، اونهایی که بعدا میخوان بمیرن الی ماشاالله ... 

همه و همه رو یاد میکنیم و بابا بعد نیم ساعت رضایت میده و میگه فاتحه .. 

بعد اقایون سفره رو جمع میکنن(این قانون رو هم من وضع کردم تو خونه، خیلی قشنگه) خانم ها از صبح تو اشپزخونه ان پهن کردن و جمع کردن سفره با اقایون :)

خیلی قشنگه بعد از غذا گذشتگان و یاد کنیم و غذایی که میخوریم احسان کنیم به اموات و گذشتگان و اولیا 

ظاهر غذا غذاست و یکمش جذب میشه و باقی دفع میشه اما احسان ما باقی میمونه

فرهنگ سازی کنیم:)

گذشتگان و فراموش نکنیم

 بی ربط نوشت:امروز همه ستاره های روشن و خوندم انگار یه بار از رو دوشم برداشته شد


به خرافات دامن نزنیم

یه سری حرف ها هستن که نمیدونیم از کجا هم دراومدن و تو دهن هامون افتادن!!!!

چندتا از این حرف هارو مینویسم اونهایی که میدونید و شما هم اضافه کنید!!

خدا بد نده!!!!! خدا مگه بد هم میده!!!!

سپاردی به امان خدا!!!!! امان خدا ناامنه!!!!

وقتی میخوان قسم بخورن:به این برکت که از قران بالاترِ!!! نون و میفرمان!!!!

نون از قران بالاترِ!!!!!!!!!!!

یه ضرب المثل ترکی هست :نماز قیلَن بنده دی ، قیلمیَن شرمندَ دی، گاه قیلَی گاه قیلمییَی یرین جهنم دَ دی!!!

کسی که نماز بخونه بنده است، کسی که نخونه شرمنده است، گاهی بخونی گاهی نخونی جات جهنمه!!!!! اوایل که میخواستم نماز بخونم و عادت نداشتم یاد این ضرب المثل چرند میفتادم میگفتم شرمنده با‌شم بهتره تا جهنمی باشم! بذار اصلا نخونم!!!

ترک ها از این حرف ها چندتایی دارن!!! من نمیفهمم یعنی چی واقعا!!!

آلله چوخ گورسدمسی!!!!! خدا زیاد نبینه!!!! یعنی چی واقعا

مثلا میگن دوتا بچه داریم، میگن خدا زیاد نبینه!!! خدا مگه بخیله!!!

اون روستایی که بودم تو مازندران عقیده داشتن کسی که مجرده نجسِ!!!!!!!!! یه خانم چهل ساله ای بود میومد مسجد بهش دست نمیدادن!!!!! یا از دستش کسی چیزی نمیگیره میگن عذب نجسِ!!!!! 

این حرف ها که از قدیم مونده انگار یه هدف واحد داشتن تخریب خدا!!!!

نذاریم این حرف ها به گوش ایندگان برسه بیاید ما دیگه استفاده نکنیم!!!! 


حجاب!!!

همیشه مرز بندی کردن برامون!

جدامون کردن از هم!

از اولین روزی که پامون و گذاشتیم تو مدرسه روی تخته سیاه نوشتن خوب ها و بدها...

هرکس یکم شیطنت کرد و خندید اسمش رفت تو بدها هرکس که ساکت شد و حرف نزد رفت تو خوب ها و مورد تشویق قرار گرفت!!!

از همون اولین روز مدرسه ترجیح دادم دختر شیطون کلاس باشم خودم باشم، حتی اگه اسمم بره جز بدها...

بزرگتر که شدیم دوباره جامعه دو دستمون کرد چادری ها مانتویی ها!!!

باز همون حساب کتاب خوب و بد!!!

نسبت به خواهرهام خیلی دیرتر چادر و انتخاب کردم

اما نگاه من به چادر این نیست که حجاب برترِ!!!

و خودم و هیچوقت از هیچکس برتر نمیدونم!

چادر  پوشش کاملترِ

دیروز خیلی ناراحت شدم که روز عفاف و حجاب فقط خانم های چادری و دیدم توی راهپیمایی ها و ورزشگاه ها!

دختران انقلاب!

حجاب و عفاف مختص همه دخترای این سرزمینِ

نه اینکه هرکس چادر سر کرد فقط باید حجاب و رعایت کنه! 

و هرکس نخواست چادر سر کنه هرطور دلش خواست لباس بپوشه!

هیچوقت حجاب و برامون درست تعریف نکردن!!!

یه عده گاو هم نشستن این وسط ماها رو به جون هم میندازن!!!!

خود خداهم تو قران گفته :معیار برتری تقواست❤️

همه ما ریحانه ایم...

پ ن:اینها تراوشات ذهن من بود... شاید غلط باشه

نظر خودم و دوست داشتم بنویسم😊

تصویر متعلق به خودمان است طبق معمول



درد

درد جزئی از زندگیم شده... 

خدااااااااااا تحملم داره تموم میشه...

به معنای واقعی تمام تنم درد میکنه... 

خدایا بخاطر اون روزهایی که درد نداشتم و یادم رفت شکرت و بجا بیارم هزاران بار شکر

اگه همزمان کلیه و سر و دل و روده ومعده مفصل و چشم و قلبتون 

درد نمیکنه از ته دلتون خداروشکر کنید

همه اینها عوارض یه درد کوفتیِ!!! همه با هم حمله میکنن!!!

دارم کم کم، کم میارم... 

چیزی نمونده یه سال بشه...

صبح نوشت:

یکم از اون دردها رفتن پی کارشون الان... 

دلم میخواد به خودم بگم همه چی درست میشه تو اصلا غصه نخور 

خدا هست... 

خدا بلده چیکار کنه

بسپار به خودش... درد داده درمونم میده

درمونش هنوز کشف نشده یه روز یه اقایی میاد.... دوا درد همه دردای لاعلاج دست اونه

اخ که من منتظر اون روزم.... 

اما تو کوه درد باش

طاقت بیار و زن باش😊

میدونستید تحمل درد تو خانم ها خیلی بیشتر از مردهاست... 

همونقدر که ریحانه ایم، صبور هم هستیم😊چیگده خدا مارو با دقت افریده

خدایا مرسی


هیچکس و بزرگ نکن

هیچوقت هیچکس و تو ذهنتون بزرگ نکنید

و تمام محبتتون و پای کسی نریزید

و فکر نکنید اون بهترینِ!

چون وقتی که توقعش و نداری گند میزنه به تمام باورهات... 

پس وسط همه دوست داشتن هات توقع یه رفتار غیرباور هم ازش داشته باش

اینجوری نه اون ادم انقدر برات بزرگ میشه نه خودت انقدر زجر میکشی😊

اینجور موقع ها یاد ایه قران میفتم... 

خدا تو یه سینه دوتا قلب قرار نداده

این دل فقط حریم خداست.... 

ورود افراد متفرقه اکیدا ممنوع

هرکس هم اومد نباید زیاد دوسش داشته باشم


رمز ثابت

سلام بچه ها

میخوام یه رمزثابت برای پست هام بذارم

چندتا پست رمز دار باید بنویسم دوستانی که مایلن رمز و داشته باشن میتونن بگن در اختیارشون بذارم


شور بیشعوری و در اوردن دیگه

اینکه من 27اردیبهشت عروسی کردم و 1خرداد اهالی محل از من میپرسیدن بچه نداری و زیاد جدی نگرفتم

ولی وقتی از همون روزهای اول بهم فشار میاوردن که بچه بیار بچه بیار و نمیفهمیدم و بازهم برام اهمیتی نداشت حرف هاشون

با همسرم اولِ زندگی مشکلات زیادی داشتیم تصمیم گرفتم از اوردن بچه خودداری کنم تا مشکلاتمون کمتر بشه بعد راجبش تصمیم بگیریم

حالا که دوسال از زندگی مشترکمون گذشته مردم بد پیله میکنن!!!

بچه بیاااار!!! چرا بچه نمیاری!!! با یه غضبی هااااا!!! انگار دعوا داشته باشن...

دیشب که رفتم مسجد یه خانمی اومد سمتم من نشسته بودم تسبیح تو دستم دستش و اورد جلو فکر کردم میخواددسن بده

دستش و گذاشت رو دلم!!!! گفت ببینم خبری نیست!!!

همینجوری هاج و واج نگاش کردم

گفت این دفعه بدون بچه بیای آبروی تو رو میبرم من:||

دقیقا همین لفظ و به کار برد!!!

مادرشوهرمم کنارم نشسته بود چیزی نگفت

خیلی اعصابم خورد شد

بعد رفته بود به همسرمم با افتخار تعریف کرده بود که به خانمت اینطور گفتم!!! این دفعه کسی این حرف و بهم بزنه میگم هرکس صلاح زندگی خودش و خودش میدونه به هیچکسم مربوط نیست.

حیف که نمیتونم اینطور صحبت کنم!!

یه خانمی هم تو کوچه به همسرم گفته بود نی نی کو؟ ؟! نی نی نداری؟ 

محمدم تو جوابش گفته بود شنبه!!!خانمه حرفی نزده بود:|

دلم نمیخواد دیگه تو جمعی که این مردم بیشعور هستن باشم!!

خیلی دلم میخواست فردا برم و تو نماز عیدفطر شرکت کنم اما حوصله این خانم های فضول و ندارم

جالبه اینجا کلی خانواده هستن که با وجود یه بچه طلاق گرفتن

و بچه بیچاره اواره شده این وسط!!! بخاطر این فرهنگ مزخرف روستایی ها که هرکس تا رفت خونه شوهر باید سریع بچه دار بشه!!! وگرنه فکر میکنن نازاست!

پ ن:خدایا میبینی چقدر ذهنم دنبال حواشیه تا از تو دورم کنه!!!.

دیشب دلم خواست بیام مسجد قران عقب افتادم و بخونم و با تو خلوت کنم اما افکار مزخرف نذاشتن!!!

ذهنم و اروم کن لطفا!

حتی انقدر فکرم مشغولش شد که نماز شکسته رو چهار رکعتی خوندم!!!

و مجبور شدم دوباره نمازم و ادا کنم😭😭

باید رو کنترل ذهنم کار کنم


بچه های بیشعور!!!!!

قبلا راجع به برادرزادم نوشته بودم که تفاوت اندام داره... 

شاهین ایزدیار قهرمان پارالمپیک شنا که پارسال شش تا مدال طلا اورد و اگر دیده باشید دستش شبیه ایشونه

چند روزه پیش که رفته بود کوچه بازی کنه یه پسر بچه ای مسخرش کرده بود و گفته بود دستش مثل پا میمونه و بهش خندیده بودن:'(

اون یکی برادرزاده که میبینه میره بچه بیشعور و میزنه!

مادر بچه میاد و گوش برادرزاده من و میپیچونه!

در اخر هم اونی که تفاوت اندام داره و حسابی از این قضیه ناراحت بوده یه مشت به شکم بچه میزنه و بچه میخزه روی زمین و میگه حال کردی دستم چقدر زور داره!!!!! 

اومدن خونه و این قضیه رو برام تعریف کردن

نگاهی به بچه کردم و گفتم تو بهش چی گفتی؟!

گفت بهش گفتم آشغال عوضی!

با حرص هم گفت!!! 

نمیدونستم باید به یه بچه پنج ساله چی بگم تو اون لحظه! 

فقط گفتم همه ادم ها شبیه هم نیستن بعضی قهرمان ها رو خدا اینجوری افریده ... تو یه قهرمان قراره بشی خودش گفت مثل شاهین و چشماش چهارتا شد

وقتی اولین بار شاهین ایزدیار و تو تلوزیون دید خیلی خوشحال شد که شبیه یه قهرمانه و فهمید تنها نیست... 

من نگران این حجم از ببشعوری بچه هایی هستم که سالمن 

خواهشا پدر مادرها به بچه هاشون توضیح بدن که همه ادم ها مثل هم نیستن و بعضی ها دارای تفاوت اندام هستن و یاد بدن به بچه هاشون که همه رو محترم بشمارن... 

خواهشا بچه هاتون و تربیت کنید 

فرزند بی تربیت شما نه تنها به خودش اسیب میزنه بلکه به روح خیلی های دیگه هم ضربه میزنه... 

نمیدونم امیر ما چقدر قراره حرف بشنوه و مسخره بشه.... 

امیدوارم از حجم این همه بیشعوری کاسته بشه... 

خیلی ناراحتم از این قضیه خیلی... 

با برادرش کلی صحبت کردم که اینجور مواقع بچه هارو نزنه ولی تو کلش نرفت گفت تحمل ندارم ببینم داداشم و مسخره میکنن گفتم راهش این نیست مردم و بزنی اون وقت تو با اون ها فرقی نداری.... 




شب سرنوشت



مقدرات یک سالم قراره امشب نوشته بشه...

دلهره دارم نمیدونم قراره برام چی بنویسن

قطعا ارزوهای خودم هم لحاظ خواهد شد...

نمیدونم آرزوهای خودم به صلاحم هست یا نه!

باید چیزهایی رو بخوام که به صلاحم باشه...

عافیت، شهادت، سلامت، زیارت،مغفرت،معرفت...

رسیدن به این ارزوها قطعا همت لازم داره...

باید خودم هم یک قدم بردارم...

اگر یک قدم برداریم خدا صد قدم برامون برمیداره...

امشب راه هموار تره رهرصدسالِ رو میشه یک شبِ رفت

به شرط خواستن...

#من_به_هر_خیری_که_برایم_بفرستی_سخت_نیازمندم

#ما_را_خواستن_بیاموز

حاج اقا پناهیان میگفت همت بلند داشته باشید...

از خدا زیاد بخواید بخواین جز فرماندهان سپاه حضرت مهدی باشید....

برای هم دعا کنیم

#اللهم_عجل_الولیک_الفرج

#العفو

#شب_قدر

پ ن:جانماز عزیز و دوست داشتنیم هدیه از تفحص شهدا

قطره های خون شهید که هربار دیدنش یادم میاره بدهکارم به قطره قطره خون شهدا...

پ ن2:جانماز کوچیک هدیه عقدمون بود از معراج شهدا برای یک شهیدی بوده که لحظه شهادت پیشش بوده دلم نمیومد بشورمش و روش نماز نمیخوندم ففط بغلش میکردم...

امسال شستمش تا خونش پاک بشه و بشه روش نماز خوند ولی رد خون روش هست فکر میکنم دیگه پاک شده باشه... حس خیلی خوبی داره برام


موندن، نوشتن، حذف، خستگی

به شدت انسان گریز شدم!

حس میکنم خیلی از خدا دور شدم و اینهمه دل مشغولی و سرگرم شدن تو فضای مجازی من و از اصل وجودم دور کرده

مدت کوتاهی اینجا رو غیرفعال کردم

اینستارو حذف کردم

تلگرام و حذف کردم

اما چون به پناهیان نیازمند بودم بله نصب کردم

اینستا کاری برام پیش اومد دوباره نصب کردم

اینجا محتاج دعا بودم و برگشتم التماس دعا بگم

انگار فضای مجازی جزئی از زندگی ما شده

جز جدایی ناپذیر!!!

حالا که انقدر بهم وصله چرا اینجا از خدا ننویسم

دلم میخواد من بعد از خودم چیزی ننویسم

و این بشا باورم که همه چیز خداست 

و اینجا بشه دلنوشته های من به خدا... 

و با نوشتن خودم و سبک کنم و خودم و تمرین بدم که بیشتر با خدا حرف بزنم... 

الهی باقی بقای تو



شب سرنوشت، به اسم دعام کنید

دلم نمیخواست دیگه اینجا چیزی بنویسم... 

امشب شب سرنوشتِ 

میشه دعا کنید خدا تو سرنوشت من بنویسه شفاء عاجل...

به اسم دعا کنید

فاطمه بنت مریم

اللهم اشف کل مریض

اللهم عجل لولیک الفرج



دعا کنید برام. همین

چشم امیدم به این شبهاست... 

میلاد امام حسنِ امشب

این اقا خیلی کریمِ فکر میکنم تحبس الدعا شدم😢

شبهای احیا فراموشم نکنید

دیگه نمیگم دارم چی میکشم از دست این بیماری

امید و ارزوهام... 

مفصل هام... 

پوستم... 

چشمام... 

کلیه هام... 

اعصابم... 

معدم

کبدم

کلیه هام

همه رو دارم دونه دونه از دست میدم

خدایا رحمی کن 

نمیگم رحم نداری من لیاقت رحمت و ندارم... 

بحق کریم اهل بیت امب یه نگاه ویژه بهم کن


حجاب اجباری_دانشگاه تهران

خیلی دلم میخواست یه چیزی راجب این اتفاقی که تو دانشگاه تهران افتاد بنویسم

یا بیام از حجاب دفاع کنم

و یا با بی حجابی برخورد کنم!!!

اینجا دقیقا چه اتفاقی میفته؟

دو گانگی اتفاق میفته! بی حجابا و با حجابا

با حجابا کیان؟ چادری ها

بی حجابا کی ان؟ مانتویی ها

خانم ها از این دو دسته خارج نیستن.... 

پس خودمون مقابل هم قرار میگیریم... 

چیزی که هدف دکتر نیلی ها(رئیس دانشگاه تهران) و امد نیوزه

از اب گل الود ماهی بگیرن

ماها رو به جون هم بندازن و به ریشمون بخندن!!!

از یکی از دوستانم که دانشجوی نمونه دانشگاه تهرانه و یکی از دخترای کارکشته بسیج دانشگاست موضوع رو پرسیدم

گویا اصلا مسئله سر حجاب نبوده!

چتدهامون و میذارم البته خیلی حرف ها زدیم خلاصش و میذارم


از طرفی بحث اختیاری بودن و تو دانشگاه راه میندازه بعد گشت ارشاد میذاره جلوی در دانشگاه که گیر بدن به دانشجوها از اونور تا ساعت 12گیت دانشگاه باز میمونه کلی پیرزن از نماز جمعه میریرن تو دانشگاه که از حجاب دفاع کنن

از اونور کلی اراذل میریزن دانشگاه از اینورم دانشجوها و از اونورم ه دیگه نگم 

و دعوا شکل میگیره دانشجوها سر مسئله حجاب مشکل نداشتن و مشکلشون با گشت ارشاد بوده و تجمع داشتن و این وسط مثل همیشه یه عده سو استفاده کردن تا فضارو متشنج کنن... 

بازم نمیدونم حقیقت هنین باشه یا نه!!!

خدا اگاهه به همه امور... 

ولی ماهم باید بصیرت داشته باشیم


من و ببخش

وقتی مشکلاتم خیلی زیاد میشه یه چی یادم میفته... 

خیلی ازت دور شدم...

یاد هفت سال پیش افتادم... شبی که مشکلات خیلی بهم فشار اورد و اون کار احمقانه رو انجام دادم تگر لطف تو نبود الان تو برزخ بودم و پوستم کنده شده بود

نذار اون تصمیم احمقانه به مغزم خطور کنه 

من و بغل کن... 

کتاب قشنگت و تو دستم میگیرم و حرفات و میشنوم... 

تو هم حرفای من و میشنوی؟ اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا

تحبس الدعا شدم... 

خودت میدونی پوستم کنده شد تا پیدات کنم تا عاشقت بشم تا بشناسمت

ولی حالا خیلی راحت دارم فراموشت میکنم... 

یا سریع الرضا میشه ازم راضی بشی؟ 

میشه نگام کنی راحت شه زندگیم

من به مهربونی تو اصلا شکی ندارم

به بخشنده بودنتم شکی ندارم

به پررو بودن خودمم شکی ندارم.. گفتم رضا دلم هوای امام مهربونم و کرد

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا... 

دلخوشم به همین سلام ها. . اخ که چقدر دلم زیارت امام رضا میخواد... 

بحق امام رضا ازم بگذر... 

از گناهام بگذر.. 

از خودم عبور نکن  دستم و ول کنی بیچارم!!!!

از پس زندگیمم بر نمیام چه برسه از پس دنیای به این بزرگی... 

دستام و ول نکن❤️

من و ببخش


عمو پارچه فروش

رفته بودیم پارچه فروشی 

دودا خانم داشتن کنار ما خرید میکردن نفهمیدم حرفشون چی بود! خانمه گفت پسرم روزست

یهو اقای فروشنده گفت ای بابا روزه چیه!!!

اینارو آخوندا از خودشون در آوردن!!

"کی گفته باید روزه بگیریم منم پریدم وسط حرفش و گفتم خدا گفته

گفت کجا گفته گفتم تو قران گفت کجای قران

زمانی که قران حفظ میکردم این ایات و کامل حفظ بودم

گفتم کتب علیکم الصیام.... 

گفت خدا نگفته نخورید گفته خود داری کنید

گفتم صیام یعنی روزه

بعد گفت قبل از ما مگه روزه میگرفتن !!اصلا برای چی باید روزه بگیریم

مغز بیشعورم راهنماییم نکرد ادامه ایه رو بگم!!!

تو ادامه ایه میگه

أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ،
 اى اهل ایمان ! روزه بر شما مقرّر شده ، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرّر شد ، تا پرهیزکار شوید. (سوره بقره آیه 183)

همین یه ایه جواب سه تا سوالشم میداد!!!اخرش گفتم ببینید کسی که پذیرفتن دستورات خدا براش سخت باشه کلا زندگی براش سخت میشه!حرف همسر و پدر و بقیه رو هم نمیتونه بپذیره!!! گفت فرق حیوان و انسان تو همینه! 

گفتم ولی کاش تهش به این برسیم که خدا درست گفته 

نه اینکه فکر کنیم اعوذبالله از خدا بیشتر میفهمیم! 

امروز تاسف خوردم به بیسوادی خودم به اینکه چرا ایات کلیدی قران و حفظ نیستم!!!چرا انقدر از قران فاصله گرفتم!! 

چرا الان که انقدر دین مورد ظلم قرار گرفته و چپ و راست دارن تخریبش میکنن من انقدر بیسوادم!!

باید مطالعات دینیم و بالا ببرم!

همین قران و نهج البلاغه رو باید بطور جد دنبال کنم .. 



مثبت باش آلاء

از منفی نگری بدم میاد!

از فضولی تو زندگی مردم و سرک کشیدن و قضاوت کردن هم همینطور:(

ولی انگار این روزا دارم همین کار و میکنم!

راجب ادم های اطرافم مینویسم!

چند وقتیه عجیب دارم به تربیت بچه فکر میکنم 

به بچه های اطرافم نگاه میکنم و روش های تربیتی و پدر مادرها... 

به تربیت نسل خودمون بچه های هفتادی که همیشه مظلوم بودن تو تاریخ:|

یادمه یه دهه شصتی تو سن و سال من خیلی عزت و احترام داشت و روش خیلی حساب میکردن ولی یه هفتادی25ساله رو حساب نمیکنن=)

خیلی مسولیتی بهمون نمیدن.... 

بگذرد!

سعی میکنم از خودم بنویسم و از شیوه تربیت پدر مادر خودم و خودم و انالیز کنم! خدایا ببخش

پیامبر یه حدیث دارن که مانع خیلی از قضاوت های من شده

دررعجبم از کسی که خار را در چشم دیگران میبیند و شاخه را در چشم خودش نمیبیند!!!

مواظب شاخه های تو چشم خودم باشم! 


یه آهنگ پر از امید برای این روزهای آلاء

چقدر این اهنگ قشنگه 😍😍😍

دریافت

پر از حس امید و عشق و اعتماد به خدا بود ...

برای خودم تجویز کردم روزی بیست بار این اهنگ و بشنوم

انقدر عاشقِ تو هستم که خودم و دست خودت بسپارم

حال من باید از این بهتر شه من به این معجزه ایمان دارم...

توی تاریک ترین روزامم من و هر گوشه دنیا دیدی...

من برم تو اوج آتیشم مطمئنم تو نجاتم میدی

نگران منی... 

حالت و از چشمات میخونم

نگرانم نباش

#حال_من_خوب_میشه_میدونم


#معجزه

برای شادی روح #بهنام_صفوی عزیز فاتحه ای نثار کنیم

پ ن:چطور میتونم اهنگ و بذارم! موفق شدم لینکش و بذارم خود اهنگ و بخوان بذارم صفحه چه کنم؟

تو اینستاگرام هم یه پیج زدم امروز تا خاطراتم و اونجا بنویسم

دوست داشتید اونجا دنبالم کنید

شاید همونجا بمونم و اینجا برنگردم

@ala_ibd



بچه های بیچاره

سر ظهر برای مامان مهمون اومد میدونستم بابا خونست و داره استراحت میکنه دعوتشون کردم طبقه بالا خونه ی خودم

بچه دومش تازه متولد شده بود، دختر همسایمونِ اومده بود خونه مادرش، گویا تشریف نداشتن اومد خونه ما تا مامانش بیاد... 

بچه اولش یه دختر پنج ساله بود و بچه دومش پسر یه ماهه:)

کلی درد و دل کرد و گفت مادرشوهرم خیلی بهم سرکوفت میزد که پسر ندارم و بچم دختره!!!!

دخترم و اصلا دویت ندارن!!!! دخترش هم داشت این حرف هارو میشنید!!!

دست کشیدم رو موهای دخترش و گفتم دخترت فرشتست خانمه خیلی هم نازه اونا هم شوخی میکنن 

و گرنه دختر به این ماهی مادرش شروع کرد دوباره درد دل کردن، به ترکی گفتم بیلیر نمنه دییسن! ،بوجور دمه اوشاق یانینجَ..

بچه میفهمه چی داری گیگی پیش بچه اینجوری نگو!! نگو بچه ترکی حالیش میشه!!!!

خلاصه که کلی حرف زد و بچه شنونده بود بلند شد بره بیرون گفت برم ببینم ننه اومده مادره فحش های رکیک داد به بچه!! ت.خ.م سگ  توله گمشو بیا تو!

من و مامان هم لبمون و گاز گرفتیم!!! منم به شوخی گفتم مادر یکم لطیف تر فحش بده😂 گفت بخدا اعصاب برام نذاشته!!! گفتم حرفای ما بدرد این بچه نمیخوره روحش ازار میبینه فقط! میخواد بزنه بیرون... بلند شد یه بشکون از دست بچه گرفت کشید اورد نشوند کنار خودش! بچه گریه هم نکرد!!!! پوست کلفت شده بود...

دخترش که بالاخره رفت ببینه ننه اومده یا نه طاقت نیاوردم گفتم تو رو خدا باهاش اینطور رفتار نکن... 

گناه داره،گفت اعصاب ندارم و بهونه اورد!!!

از وقتی رفته فکرم پیش اون بچه طفل معصومِ

چرا نسل ما باید با بچه اینطور رفتار کنه!!!

بچه هایی که قراره اینده ساز بشن قراره تو رکاب امام زمان باشن... 

چرا فکر میکنیم وقتی بچه رو دنیا اوردیم هرطور خودمون دلمون بخواد میتونیم باهاش رفتار کنیم!!!

صاحب بچه نیستیم  بچه ها امانتن دستمون... 

کاش امانتدار خوبی باشیم

اگر خودم بچه نمیارم برای اینه که حس میکنم هنوز صلاحیت پدرمادر شدن و نداریم!

خدایا خودت مواظب بچه ها باش و هدایتشون کن

۱ ۲ ۳ . . . ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ . . . ۱۱ ۱۲ ۱۳
به قلبم معذرت خواهی بسیاری بدهکارم
بخاطر تمام روزهایی که
گرفت،شکست،تنگ شد
و کاری از من بر نمی آمد!
من و ببخش من
Designed By Erfan Powered by Bayan