دیوار نوشت های آلاء


ریلکس ترین مادر دنیا

برای مامان من هیچوقت اهمیت نداشت که نمره های ما کم بشه...

پنج تا بچه بودیم و دوتامون درس خون بودیم یکیمون اگه میخوند درسش خوب بود دوتای دیگمون اصلا علاقه ای به درس نداشتن!

هیچ اهمیتی برای مامان نداشت...

حتی اگه یه روزی که امتحان داشتیم و درس نخونده بودیم و به بهونه دل درد و سر درد میخواستیم مدرسه رو بپیچونیم به روی خودش نمیاورد و میگفت باشه صلاح نیست بری مدرسه وقتی هم زنگ میزدن خونه که بچتون و بیار مدرسه میگفت مریضِ نمیتونه بیاد

 بهمون میگفت مهم نیست که درستون خوب نباشه مهم اینه که ادم خوبی باشید...چندباری هم یادمه۱۴فروردین مدرسه نرفتیم خاطره خوشش هنوز تو یادمه 😍

ولی اگر معدلمون ۲۰میشد تشویق میشدیم،من تنها کسی بودم که همیشه معدلم ۲۰بود

خواهرم که به درس علاقه نداشت رفت رشته طراحی دوخت و مامانم حمایتش میکرد و بهترین پارچه هارو براش میگرفت تا لباس بدوزه تو همون دوران دبیرستان سیسمونی بچش و لباس عروسش و کلی چیز برای خودش دوخت و من حسرتش و میخوردم و الان جز بهترین خیاط های منطقه خودمونه

برادرمم رفت رشته الکترونیک فاز و که از نول تشخیص داد درس و ول کرد و رفت شرکت و تجربی یاد گرفت و شد بهترین مهندس برق تو حیطه کاری خودش دیپلم ردی بودولی مهندس صداش میکردن بعد رفت دیپلمش و گرفت و رفت دانشگاه و مدرکش و گرفت

بقیه هم به همین ترتیب ...

روز تولدمون  همیشه مامان یه جعبه شیرینی میگرفت میومد مدرسه 

اخرین باری که برام شیرینی اورد مستقیم رفت خوابید تو سی سیو حالش خیلی وخیم بود ولی اول شیرینی تولد من و اورد بعد خودش رفت دکتر که اونام بستریش کردن

حتی حسام که یه مدرسه از دستش گریه میکردن از بس که شرور بود اون هم روز تولدش شیرینی به راه بود...

وقتی که صبح از خواب بیدار میشد و میدید که خواب موندیم ساعت و میکشید عقب و میاورد روی ۷که ما نفهمیم دیرشده مثل همیشه ریلکس اماده میشدیم صبحونه میخوردیم میرفتیم دنبال دوستامون مامانشون میگفتن اونا رفتن و میرفتیم مدرسه میدیدم همه سر کلاسن و ماهم میرفتیم داخل....هیچ اتفاقی هم نمیفتاد....

وقتی میومدیم خونه میگفتیم چرا اینطور شد میگفت نمیخواستم با ناراحتی برید مدرسه و روزتون خراب بشه:)حالا مگه دیر رفتید اتفاقی افتاد؟؟؟؟؟؟؟


واقعا اتفاقی نیفتاد،ماها بزرگ شدیم جدول ضرب و حفظ شدیم حروف الفبارو یاد گرفتیم خوندن و نوشتن و یاد گرفتیم...گازهای نجیب و شناختیم قانون های نیوتون و تک به تک اثبات کردیم ثابت کردیم این سه ضلعی مثلثِ و هیچ اتفاقی نیفتاد....

حالا من به خواهرام میگم انقدر سختگیری نکنید به بچه هاتون بذارید بدون استرس این دوران و سپری کنن...

یه روز اگه نره مدرسه هیچ اتفاقی نمیفته جدول ضرب و دو روز دیرتر حفظ کنه خنگ نمیشه اگه بره رشته فنی حرفه ای شکست نمیخوره قطعا...

مامانم بهترین الگو بوده برام....

همه فامیل عاشقشن،و تو هر جمعی صحبت خوبی که بشه اسم مامان منم میاد....

جالبه که مامان هیچ کتابی نخونده و هیچ سوادی نداره یه قلب داره که دوازده سیزده سالِ مریضِ ولی باهمون قلب مریضش عاشقانه داره زندگی میکنه از بین این پنج تا بچه دوتاشون هم برای خودش نبودن و من وقتی این قضیه رو فهمیدم که بزرگ شده بودم و از دهن یکی از هم کلاسی هام شنیدم تا اون روز نمیدونستم اون دوتا ناتنی هستن...حتی خودشون که بزرگ شدن و مادرشون اومد دیدنشون دلشون نخواست مادرشون و ببینن و گفتن ما فقط یه مامان داریم

ایول به مامانت 😊👌
مامان ها معمولا سخت گیر هستن 
سخت گیری رو شونه بابام بود
مامانم کار خودش و میکردو مادری میکرد
مامانا باید فقط مهربون باشن
چه مادر خوبی 
خوبی از خودتونه:)
دیگه خیلی خیلی ریکلسن
:/
خییییلیییییی....الان هم با نوه هاش اون رفتار و داره 
تو خونه با توپ چهل تیکه فوتبال بازی میکنن کلی دکوری شکوندن کلی لامپ شکوندن تازه دروازشونم کنار ال سی دیِ میگه بزار شاد باشن
خودشون میگن ماماناشون نمیذارن توپ و رو فرش بیارن
خب دیگه وظایفشون تقسیم شده بوده پس😊
درسته ،ولی همه مادرها اینجوری نیستن ،خیلی سخت میگیرن 
تو هر خونه ای یک نفر اقتدار داره پدر هم در اقتدار داشتن بسیار افراط میکردن😃
مادرهای الان خیلی سختگیر شدن توقع دارن از بچه هاشون پروفسور سمیعی دربیارن
سلام برای مادرتون آرزوی سلامتی دارم. دستشونو باید بوسید.
سلام ممنونم .دستاش بوی بهشت میده
سلام:)
خدا حفظش کنه ان شاءالله
سلام
خدا همه مامانارو حفظ کنه الهی
چقدر قشنگ و‌خودمونی مامان مهربونتون رو به ما معرفی کردین :) 
مهربونی و عقل به درس و مدرک نیست ، به یه قلب بزرگه
نوشته هام سادست مثل مامانم :)
حتی اگه اون قلب ناکوک بزنه بازم میتونه اندازه دریا وسعت داشته باشه
خیلییی خوبه که آدم از طرف مادر پدرش استرس نگیره. لذت بردم از خوندن این پست. خدا حفظ کنه مادرتو :)
من فقطاز طرف مادر استرس نداشتم:)
ممنون فاطمه جون خدا پدر و مادرت و حفظ کنه برات
درود بر این طرز فکر :)
سایه مادر محترم همواره به سلامتی مستدام..
خیلی ممنونم
خدا مادرتون و براتون حفظ کنه
دعاگوییم
شما هم دعا کنید
ممنون
چشم
آن مادرت سلامت باشه آلاء جان
مامان منم سخت گیر نبوده و نیست :)
خیلی خوبن که میذارن خوش باشیم 
آن دیه چیه نوشتم 😁😁

اشاره به دوره😀
سلام
ان‌شاءالله هر چه زودتر مادر گرامیتون سلامتی کامل رو بدست بیارن.
این رفتار مادرتون برای من خیلی جذاب بود.. و امیدوارم بتونم واسه خودم درسی بگیرم...
سلام
خیلی ممنونم مامان ها همیشه قلبشون نصفه میزنه نصف دیگش و برای بچه هاشون دادن...
:)
چه مامان خوبی((:
سلامت باشن ایشالا
+نظام آموزشی تو رشته های فنی افتضاحه داداشتون بهترین کار رو کرده
مامانم عشقه واقعا دلم میخواد بیشتر ازش بنویسم...
الان خیلی موفقه تو کارش
در حقیقت چشمام قلب قلبی شده :))))
اخی.....اگر وقت کنم بیشتر از این موجود دوست داشتنی مینویسم
وای چه مادر نازنینی.انشاالله خدا براتون حفظش کنه،سایه شون بالا سرتون باشه.دلم میخواد منم چنین مادری باشم برای بچه هام در آینده
خیلی جیگره
خیلی شاهکار هم داره که برای خودش جالبه
همه حسرتش و میخورن واقعا
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به قلبم معذرت خواهی بسیاری بدهکارم
بخاطر تمام روزهایی که
گرفت،شکست،تنگ شد
و کاری از من بر نمی آمد!
من و ببخش من
Designed By Erfan Powered by Bayan