چهارشنبه ۱۹ دی ۹۷
من از قوی بودن میترسم!
از آن جنس قوی بودن ها که در ذهن اتفاق نمیافتد…
که فقط تظاهر است، نمایش قدرت است…
از آن ها که وقتی کسی غمی دارد، سکوت میکند، معمولی رفتار میکند، لبخند میزند تا به همه نشان دهد که محکم است
اما در حقیقت آنقدر به گذشته فکر میکند که امیدهایش زیر خروارها حسرت دفن میشوند، و احساس زنده بودن را از خودش میگیرد …
قوی بودن، خودسانسوری نیست
سکوت نیست…
گریه کن !
فریاد بزن
به در و دیوار مشت بکوب
دلت را خالی کن
اما بعدش روی پاهایت بایست و خودت را جمع و جور کن…
اما بعدش…
به بعدش فکر کن!
پ ن:من از دوشنبه میترسم خدا😢