دیوار نوشت های آلاء


رویای شیرین شب های من

تو خواب و بیداری بودم ...

خوابه خواب نبودم!بیدار هم نبودم چشمام و نمیتونستم باز کنم...

قبل خوابم یه مداحی گوش کرده بودم از آقای مهدی مختاری به اسم سلام آقا...

غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست...

چی کم دارم؟!تو رو دارم حواسم نیست...

حسابی که آرامش گرفته بودم

گفت چشمات و ببند تصور کن روبروی ضریحی 

سلام آقا، که الان، روبروتونم...

من ایستادم...

زیارتنامه میخونم...

خیلی دوس داشتم این مداحی و 

دقیقا ساعت5صبح بود تو همون حالی بودم که خط اول توصیف کردم..

تو رویای خودم رفتم بین الحرمین

رفتم حرم حضرت عباس اباهتش همیشه تمام وجودم و میگیره،تمام وجودم شرمنده و خجالت زده بود،سر به زیر اذن ورود گرفتم

و از حرم اومدم بیرون...

تو بین الحرمین قدم میزدم روبروی حرم امام حسین با خودم میخوندم

سلام آقاااااا که الان رو بروتونم...

رفتم داخل حیاط حرم چراغ های قرمز ..

ورودی حرم قتلگاست دلم میخواست جیغ بکشم تصورش هم دیوانه کننده بود

یه فضای خالی با نور قرمز جایی که...از اسمش پیداست تحمل ندارم و سریع میرم داخل

حرم یکی از دوستداران اقاست جلوی در زیارت میکنم عاشق که باشی جات پیش خود خودشونه هرکس بخواد امام و زیارت کنه به معشوقه و غلامشون سرمیزنه...

به حال اون آقا حسرت میخورم و رد میشم...

چشمام به ضریح قشنگشون میفته..

انگار که بگن بیا تو آغوشم فقط دلم میخواد بری خودت و برسونی به ضریح و دلت آروم بگیره

بعد بری دنج ترین گوشه دنیا و بگی ...

 غلط گفتم گه چیزی توی کاسم نیست...

چی کم دارم؟!تو رو دارم حواسم نیست

بعد با یه سرمستی ای روزت و شروع کنی...

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین....

کاش امسال خدا رزق مراهم بنویسد اربعین پای پیاده سفر کرببلا..

جمعه ۳۰ فروردين ۹۸ , ۱۱:۰۷ ❤ოaЯყaო👭ղმբმʂ ❤
ای کاش امام حسین میطلبید مارو 
ازش بخواه ..
اربعین خیلی لذت بخشه ...
اربعین بری ان شاالله
چه حس و حالی بوده ... 
لذتش هنوز باهامه...
جمعه ۳۰ فروردين ۹۸ , ۱۳:۲۵ گل بارون زده بهاری
خوندمت دوستم 
فقط خیلی وقته از این حس و حال ها فاصله گرفتم خیلی سعی کردم مث قبل بشم ولی نشد ..
یادمه زمانی دوست داشتم خادم کعبه بشم یا اینکه برم حوزه درس بخونم ...شاید اگه خونواده م کمی مذهبی تر بودن و مخالفت نمی کردن منم الان مثل تو تو این فاز ها بودم ..
موفق باشی جیگر...
اجرت با دلت
خانواده من مذهبی نیستن
فاز من کلا یچی دیگه بود...
خادم کعبه که نمیتونیم بشیم ولی خادم امام رضا میتونیم بشیم....
فدای دلت دعاکنیم برای هم
ایشالا قسمتتون بشه
آخ اگه بششششششه.....

چهارشنبه ۱۲ تیر ۹۸ , ۱۹:۴۲ همنام مادر سادات ✨✨
دلم گرفته بود،با خوندنش اشکم ریخت
الان میخوام برم مداحی رو گوش بدم و خودمو پرت کنم تو بغل خدا
فدای دلت
فکر کنم اسم مداح و اشتباه نوشته بودم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به قلبم معذرت خواهی بسیاری بدهکارم
بخاطر تمام روزهایی که
گرفت،شکست،تنگ شد
و کاری از من بر نمی آمد!
من و ببخش من
Designed By Erfan Powered by Bayan