پنجشنبه ۳ مهر ۹۹
دلخوشی ها کم نیست...
یکی از بزرگترین دلخوشی های من همین فصل پاییزِ
خوردن خرمالو های گس،رسیده،له شده هرطور که شده...
عطر نارنگی😍
اخ وقتی بوی نارنگی رو دستات میمونه
راه رفتن رو برگای زرد و خشک و با هیچی عوض نمیکنم
هر غروب برم تو پارک و فقط به صدای برگا گوش بدم و رقصشون و تو اسمون نظاره کنم
من دیوونه این فصل رنگی رنگی ام
تماشای درخت انار یکی از اون دلخوشی های بزرگه
موهای دلبرم که داره به اندازه دلخواهم میرسه...
وقتی هر دیقه دارم قربون صدقشون میرم و نازشون و میکشم بلندتر بشن...
برسن به زانوهام دیگه چیزی از دنیا نمیخوام😍
منتظر میمونم تا موهام تا زانوهام بیان همدم منن
باید دختر باشی بفهمی چی میگم...
بزرگترین دلخوشیم روده های اروممه....
دوسال عذابم دادن ولی الان اروم نشستن سرجاشون صداشون در نمیاد
الهی دورشون بگردم....
دلخوشی من کامل شدن وسایل کیک پزیمِ
هیچ جشنی نگران نیستم میتونم با خیال راحت بهترین کیک هارو بپزم
خوشحالم که طعم کیک گلاب و زعفرونم یه طعم خارق العاده و به یادموندنیه
هروقت حرف کیک میشه همه میگن کیکای آلاء یه طعم دیگه ای داره
کمد لباسام یکی از دلخوشی هامه همیشه دغدغه حالا من چی بپوشم و دارم ولی باز لباسی برای پوشیدن دارم...
خیلی خوبه که اختلاف سنیم باخواهرزاده هام کمه و دارن هم قد و قواره خودم میشن و میتونن راحت حرف دلشون و به خالشون بزنن
قربونشون برم الهی
دلخوشم به داشتن بهترین روانشناس که این روزا کنارمه
اخ اخ اخ مهمترین نکته تو پاییز لباس پوشیدنه هوا
نه سرد نه گرمه
لباسای رنگی رنگی پاییزی😍 چارخونه های جینگول
پاییز پر از دل خوشیه
هرلحظه میشه شاد بود و برای هر رنگش خداروشکر کرد
کلماتش و نشمردم گویا باید صد کلمه میشد😅دلخوشی های من یکم زیادتر شد حالا از شفقت با خودم حرفی نزدم😅😅