دیوار نوشت های آلاء


دلتنگم+رویا

دلم تنگه برای غروبای طلائیه

برای غروب شلمچه

دلم تنگه برای اون شب هایی که از یادمان میومدیم و هرکس میرفت توی خودش و به شهدایی فکرمیکرد که یادو خاطرشون دل هارو تسخیر کرده

کاش میشد جنوب باشم...

دلم گریه میخواد فقط همین.

هیچ کجا برای من شلمچه نمیشه

دلتنگِ بهار ۸۹

 اون لحظه رویایی یه قبرخالی انتهای خط مرزی ایران و عراق


صبح نوشت:دیشب موقع خواب احساسم و نوشتم و کلق گریه کردم و خوابیدم

خواب دیدم معتکف شدم تو شلمچه....تو خواب هم بغض داشتم

صبح که بیدار شدم دلتنگیم دوتا شد دلتنگ اعتکافم باید باشم دیگه نمیشه رفت....

اخرین بار بهمن ۹۶ رفتم دیگه نشد...
چه حالی داشت...
من اخرین بار اسفند۹۴بود سال تحویل اونجا بودیم چه رویایی بود
دوستام تازه از راهیان نور برگشتن
من تا حالا نرفتم!
خوشبحالشون دوستای منم تک و توک در رفت و امدن...
تا مجردید برید 
و حتما حتما هم برید
کاش پسر بودم کل عید میرفتم خادمی
من نرفتم🌺
منم نمیرفتم زوری بردنم ولی از وقتی رفتم وابسته شدم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به قلبم معذرت خواهی بسیاری بدهکارم
بخاطر تمام روزهایی که
گرفت،شکست،تنگ شد
و کاری از من بر نمی آمد!
من و ببخش من
Designed By Erfan Powered by Bayan