يكشنبه ۱۶ دی ۹۷
همسایه دیوار به دیوار ما تو حیاطشون یه درخت انجیر دارن که فکر میکنم سی چهل سالیش باشه
خیلی هم بار میده هرسال و انجیرهاشم بی نظیره
محلِ ما یه محلِ قدیمیِ کلی خاطرات مشترک داریم باهم
و مثل یک خانواده ایم
همسایه عزیز من و همیشه میفرستاد بالای درخت تا انجیر بچینم و مربای انجیر درست کنه
من از مربای انجیر بدم میاد😐
این خانم دوتا بچه داره و چهارتا نوه
یادمه وقتی بالای درخت بودم یکی دیگه از همسایه ها پرسید چرا بچه های خودت نمیرن بچینن؟؟؟
گفت اخه میترسم بیفتن طوریشون بشه😐😐😐😐
من بدل کارم مگه مادر من؟!!!!!!!!!!!!
دلم میخواست خودم و از اون بالا پرت کنم پایین...
یادمِ از سال بعدش دیگه نرفتم بالای درخت انجیرا موندن رو درخت خشک شدن😔😭
البته شاید چون دیگه ۲۰سالمم شده بود و کاملا به کوچه اشراف داشت هم یکم حیا کردم😂😂😂
ببخشید یکی دو روزی خوب نبودم پست غمگین گذاشتم و خاطرتون و مکدر کردم