چهارشنبه ۱۲ شهریور ۹۹
بسم الله
اینجانب به شدت علاقمند به هنر بودم و از سن یازده سالگی کلاس نقاشی رفتم و اولین تابلوی رنگ روغن خودم و تو اون سن کشیدم
ایضا تابلوهای مینیاتور تابستون خیلی پرکاری و پشت سرگذاشتم تو سه ماه پنج شش تا تابلو کشیدم اولین بارم بود کلاس میرفتم:/ بدونه هیچ پیش زمینه ای
بااستعدادترین فرد کلاس بودم،وقتی به کاری علاقمند باشم با جون و دل انجامش میدم
مربیمون فارغ التحصیل رشته نقاشی بود ما تو خونشون میرفتیم کلاس، یه خونه خیلی رویایی داشت نقاشی هاش و رو در و دیوار خونه اویزون کرده بود
هروقت خونه رویاهام و تصور میکردم تصویر خونه استادم تو ذهنم بود🤣🤣
یادش بخیر...
خلاصه اون تابستون که تموم شد استاد ما از همسرش جدا شد و به دیار قزوین شتافت و ما بی استاد شدیم
تو شهر ما اون موقع کلاس نقاشی وجود نداشت یا من ازش بیخبر بودم
خلاصه که هرجا لاس نقاشی پیدا میکردم سریعا ثبت نام میکردم
فقط تابستونا حق داشتم برم کلاس چون خانواده معتقد بود به درسم لطمه وارد میشه
و من هرسال شاگرد ممتاز مدرسه بودم با عرض شرمندگی😓
کاش تنبل بودم میفرستادنم فنی حرفه ای
ولی چون بچه زرنگ بودم رو من حساب کرده بودن!!!من عاشق هنر خانواده مخالف هنر!!!
بابام توقع داشت من دانشجوی دانشگاه شریف بشم حالا هر رشته ای حتی چمن زنی!
مامانمم معتقد بود من با نقاشی وقتم و تلف میکنم و نقاشی هایی که کشیدم و زیر تخت میچپوند و کم کم به سطل زباله رهنمود میکرد😅
رفتیم ریاضی فیزیک نفرت دارم از این رشته😷
به زور خودم و به دیپلم و کنکور رسوندم
پشت کنکور موندم صبح رفتم کتابخونه غروب اومد
روز کنکور اومد صبح کنکور ریاضی دادم بعد از اینکه کیک ساندیسم و گرفتم پاسخنامه رو دادم و زدم بیرون چون غروب کنکور مهم تری داشتم!
بله کنکور هنر!
خودم و بابد میرسوندم دانشگاه شهر بغل!
فقط یادمه دانشگاه جای پرتی بود ساعت کنکور هم سر ظهر بود ماشینی نبود اسنپم اختراع نشده بود🤣
یه ۲۰۶جلو پام ترمز زد شبیه دادماس بود موهای فر و پرپشتی داشت صدای ضبطشم تا اخر بود نمیدونم چرا بهش اعتماد کردم و سوار شدم منو رسوند دانشگاه با تمام سرعت کرایه هم نگرفت
جواب کنکور اومد ریاضی که غ ق ق بود هنر اما ق ق بود
تو انتخاب رشته فقط عکاسی و زدم!
دست بر قضا عکاسی قبول شدم
بابا خوشحال بود فردا صبحش قرار بود بریم ثبت نام کنیم دانشگاه
داداش اومد و انقدر حرف زد بابارو منصرف کرد
و من جنگیدم جنگیدم گفتم باید برم!گفت چهارسال بری دانشگاه که عکاس بشی؟!
خودم میفرستمت نهران پیش بهترین استادا یه ساله بهترین عکاس بشی
منم از اون روز به بعد تلاشی نکردم دیگه برای درس!!!!!
وقتی زحمتا و رویا های یک سالم با دوساعت وراجی داداشم دود شد رفت هوا
کاش پافشاری میکردم کاش کم نمیاوردم
خلاصه که گذشت...
ولی الان میخوام دوباره شروع کنم
یعنی وقتش و دارم دوباره برای کنکور هنر بخونم؟!!!!!
یا برم روانشناسی بخونم؟!فعلا که قرار یه تست بدم ببینیم چی بهم میخوره
هنر رویای دیرینم😍
این روزا دور نیست😍