پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷
امشب تولد دخترعمو بود و قرار بود کاملا سورپیرایزانه باشه:)
همه جلوی در خونه جمع بشن و بریم داخل
خلاصه که خیلی خوب بود دختر عمو اشک شوقش جاری شد
و رسیدیم به بخش پذیرایی
سالاد الویه ای اوردن با گوشت مرغ و سس مایونز خونگی
اومدم بخورم آلاء تو نخور برای تو اصلا خوب نیست و توصیه های پزشکی شروع شد
دکتر پرهیز غذایی به من نداده
نه تووو نخوووور
میدونستم اگه گوش نکنم دست بردار نیستن گفتم باشه نمیخورم
گشنه موندم
پفیلایی که ابجی درست کرده بود اومد تعارف کردن و برداشتیم
عمه ها
آلااااااااااا نخوریاااااا برات ضرر داره
این چرا؟!!!!!!
شروع کردن توضیح دادن که این نفخ داره و باد داره و....
پفیلا هم نخوردیم
کیک و اوردن
نگم براتون که کیک تولد هم نذاشتن بخورم نخورییییی هاااااااا خیلی ضرر داره
خلاصه که زهرمارمون شد امشب و معنی از دماغ در اوردن و قشنگگگگگ لمس کردم
و بعد شروع کردن به توصیه های پزشکی
فلان چیز و بخور این و دم کن اون و بخور بده فلان کارو کن اینجا برو اونجا نرو پیش فلان دکتر برو😢😢😢😢😢😤😤😤
کاش میشد داد بزنم بگم راحتم بذارید